نام کتاب:گزیده ای از اسنادی تاریخی تقدیم به عالیجناب پاپ

گردآورندگان: نرگس یزدی- معصومه امیرلو

چاپ: دفتر هنر و ادبیات صریر

نوبت چاپ:اول- بهار 1388

تیراژ: سه هزار نسخه در قطع جیبی

-پنجاه هزار فرانک از دارایی خود را به بینوایان می بخشم.

- میل دارم جسدم را با تابوت فقرا به گورستان ببرند.

- از دعا و طلب مغفرت بیزارم.

- می خواهم همه مرا دعا کنند.

- به خداوند ایمان کامل دارم.

از وصیت نامه ی ویکتور هوگو.

این جملات که از وصیت نامه ویکتور هوگو انتخاب شده و حتی قبل از مقدمه کتاب حاضر آمده است، گزینشی هوشمندانه و جذاب است؛ آنقدر که من را که در انتخاب کتاب برای مطالعه وسواس دارم به خود جذب کرد. آن هم کتابی از میان تلّی از کتاب های خاک گرفته ای که در مدارس انباشت می شوند.چون بیشتر این کتاب ها هدفمند و سفارشی و با کاغذ و امکانات حمایتی چاپ و توزیع می شوند و شاید سال های سال کسی حتی لای یکی از آنها را هم باز نکند. اما این کتاب جیبی با طرح سرخ و سیاه جلد و صلیب و فونت خاص « عالیجناب پاپ» توجهم را جلب کرد. برداشتم. جملات هوگو جذبم کرد و در دو، سه روز، آن هم در زنگ های تفریح مدرسه آن را خواندم.

اصل این کتاب 128 صفحه است که اضافه اش کنید به آن ضمایم و تصاویر و فهرست راهنمای انتهای کتاب.

گردآورندگان، فصل های کتاب را با عنوان« سخن» و در مجموع به هفت سخن تقسیم کرده اند؛

1. سخن اول: پروژه های صلیبی در جهان

2. سخن دوم: پاپ ها در نبرد با عقلانیت و علم.

3. سخن سوم: کلیسا: مفاس مالی ، اخلاقی و سیاسی.

4. سخن چهارم: پیام پاپ، تعصب، خشونت و شکنجه.

5. سخن پنجم: جنگ افروزی پاپ های صلح طلب.

6. سخن ششم: سرکوبی همه ی ادیان و مذاهب.

7. سخن هفتم: نمونه هایی مدرن از توطئه های صلیبی علیه مسلمانان.

می توان گفت این کتاب به دور از تعصب اسلامی و منصفانه و از روی اسناد و مدارک تاریخی و بیشتر خارجی گردآوری شده است. با اتمام مطالعه ی کتاب، خواننده بی طرف و خالی الذهن به این نتیجه می رسد که عظمت و شکوه تمدن اسلامی در قیاس با تمدن مسیحیت و یهود، قابل مقایسه نیست و تمدن امروز بشری مدیون زیرساخت های تمدنی است که اسلام آن را پی افکنده است.

همزمان با رواج عقلانیت و تفکّر و تشکیک در جوامع اسلامی، در قاره ی سبز فقط سیاهی حکومت می کرده است و پلیس تفتیش عقاید  و تهدید و شکنجه؛ و مشاهیری چون گالیله، کوپرنیک و برونو قربانیان این نظام افلیج اما خطرناک بوده اند.

ویل دورانت در « لذات فلسفه» می نویسد:

« من هرگز فراموش نمی کنم که کلیسای شما وقتی از تفتیش عقاید حمایت می کرد و کوپرنیک را تبعید نمود و گالیله را خاموش کرد و برونو را زنده به تیر بسته و سوزانید، بارها مانع پیشرفت و آزادی فکر انسان گشت.»

در صفحه 122 این کتاب به نقل از اسقف اعظم آفریقای جنوبی آمده است:« خدا مسیحی نیست و ما نیاز به رهبرانی داریم که از گفتگوی دینی استقبال کنند... نباید اجازه بدهیم که دین باعث جدایی مردم شود.»

حسن سلمانی- بهمن نود و دو

نظرات شما عزیزان:

مجید بسطامی

ساعت9:19---19 اسفند 1392

[وب سایت]

درودیادهمتون به شادی هرازگاهی درسایت بهتون سرمیزنم دلم برای همتون مخصوصاچمانی تنگ شده نورزتون گلباران یادروزای خوش گلدسته بخیربادایدونباددست گرمتونو میفشارم

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: